۱۳۹۳ آبان ۸, پنجشنبه

باید به جهالت ملت گریست





باید به جهالت ملت گریست

ای کاش مردمانی که امروز از روی جهل و جنون به استقبال ماهی که سراسر خون است و بیگانه، می روند، اندکی عقل و خرد داشتند و اندیشه می کردند که:
آخر چرا باید ماهی بیگانه را به استقبال بشتابند و بر سر بکوبند و تن و پیکرشان را با مشت و قمه خونین و پاره پاره کنند؟
مگر ایرانی نیستند؟
اگر هستند. باید بدانند که ایرانیان ماه های سالشان، فروردین و اردیبهشت و خرداد و تیر و امرداد و شهریور و مهر و آبان و آذر و دی و بهمن و اسپند است.
باید بدانند که هر روز در ایران نامی داشت
و آن روزی از ماه که با نام ماه، همنام می شد، جشن می گرفتند
باید بدانند که نیاکان ما حداقل 12 جشن ماهانه بنام های ِ فروردینگان، اردیبهشتگان، خردادگان، تیرگان، امردادگان، شهریورگان، مهرگان، آبانگان، آذرگان، دیگان، بهمنگان و اسپندگان داشتند.
باید بدانند که در کنار این جشن های ماهانه:
جشن سالار نوروز، جشن سده، جشن های شش روزه ی گاهنبار را و بعدن چهارشنبه سوری و سیزده بدر را داشتند.
یعنی اگر نیک بنگیریم، تمامی سال، در روزگار نیاکان ایرانی مان جشن و شادی و سرور بوده است.
آیا با این فرهنگ شادی سالار ایرانی، پسندیده نیست که این جشن ها را به استقبال بشتابیم و شادی کنیم و شاداب باشیم؟
اگر هست پس چرا به سمت ماه های راهزنان و ویران کننده ی ایران و متجاوزان به خواهران و مادران ایرانی، از یکدیگر سبقت می گیریم و عبوس سالاری و گریه و ناله و بر سرزدن را به استقبال می شتابیم.
آیا وقت آن نرسیده است که خفتگان ِ خفته ی ِ خفّت به بیداری باز کنند، چشمان؟
تا شاید حرکتی به خود دهند و از این زمستان ِ خو گرفته ی سالیان ِ انجماد عبور کنند؟

در حیرتم
به باور وُ جهل وُ جنون ِ ملتی
که از سر نادانی وُ غفلت
برای مشتی پابرهنه
گرسنه
راهزن
آدمکش
سینه چاک می کنند
ناله ها سر می دهند
چشمان را به گریه تر می کنند
برایشان بارگاه می سازند
که به خاکشان حمله آوردند
پدرانشان را کشتند
مادر و خواهرانشان را تجاوز کردند
در بازاز ها به کنیزی فروختند
کشورشان را ویران کردند

###

ای کاش اندگی عقل در سر
و مثقالی خرد در جان داشتند
و ای کاش می فهمیدند
که علی وُ حسن و ُحسین را
با ابوبکر و عمر و عثمان
و دیگر راهزنان وُ ایرانی کُشان عرب
هیچ فرقی نیست
و همه از تبار محمدند
که نطفه ی عبد مناف و عبد شمس هستند
درنده خو
بی رحم
ستمگر
وحشی
متجاوز
ویرانگر

ای تفو بر تو ای پاسداران جهالت
تفو
که اینچنین ملت ایران را ذلیل کردید

احمد پناهنده ( الف. لبخند لنگرودی )

www.apanahan.blogspot.com
www.apanahan.wordpress.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر